![]() سيماي عمومي شهر به كجا چنين شتابان؟
در دنياي امروز براي توسعه و تكامل شهرها ، تكيه بر ويژگيها و مزيتهاي فرهنگي و تاريخي و طبيعي همواره راهبرد اصلي براي مديريت شهري محسوب ميگردد چرا كه استقرار امكانات، كاربريها و فضاهاي جديد ميتواند از يك سو نقش تعيين كنندهاي را در كنار نقشهاي تاريخي ، سكونتي ، گردشگري و يا كشاورزي به شهر ايفا نمايد و از سوي ديگر در تعامل با ويژگيهاي شهري در تعريف مزيت و نقش شهر باشد و نه در تقابل با آن . لذا توجه به جايگاه ويژه شهر و گردشگري شهري كه سرآمد انواع گردشگريها و پرمشتريترين آنها ميباشد و پايه و اساس توسعه گردشگري است براي مديران شهري حائز اهميت ميباشد . جاذبههاي گردشگري علاوه بر جاذبههاي معنوي (ميراث معنوي) جاذبههاي طبيعي (ميراث طبيعي) و جاذبههاي تاريخي (ميراث تاريخي) جاذبههاي انسان ساخت جديد (مراكز اقامتي مدرن ، فضاهاي تفريحي و سرگرمي ، فضاهاي خريد بزرگ شهري ، موزهها و مراكز فرهنگي و هنري به ويژه فرهنگ و هنر بومي با هدف توسعه گردشگري ، پاركها ، فرهنگسراها و ميادين) بناها و بافتهاي با ارزش از يك سو خود به تنهايي جاذبه گردشگري هستند و از سوي ديگر در تكميل چرخههاي گردشگري و در فرايند ساماندهي و مرمت و تغيير كاربري و تجهيز ميتوانند خالق جاذبههاي جديد گردشگري يا مكمل آنها باشد . بدين منظور ضرورت توسعه شهري بر مدار گسترش گردشگري شهري ارزشگرا و دانايي محور اجتناب ناپذير است . توسعه شهري در همه ابعاد آن با اهدافي چون شهر سالم ، شهر روان ، شهر شاداب ، شهر مقاوم، شهر پايدار ، شهر سبز ، شهر با هويت ، همواره مورد توجه است، و لازمه سياستگذاريها و تصميمسازيها و راهبردهاي توسعه نگر در شهرهايي كه هدف گردشگري ميباشند همسويي ، همگرايي ، تعامل و همكاري همه دستگاههاي ذيربط را ميطلبد . در اين راستا اداره كل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان با توجه به ماموريتها و رسالتهاي ذاتي خود جهت تحقق اهداف گردشگري به خوبي ميتواند در مسير تأمين اهداف توسعه شهري با اشتراكگذاري دانش و تبيين برنامههاي توسعه ، ياريگر مديريت شهري باشد و مسئولان شهري با بهرهگيري از توان كارشناسي و اسناد توسعه ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري طرح ويژهي توسعه شهري را تهيه نمايند و با توجه به شرايط ، فرصتها ، امتيازات ، امكانات ، سرمايهها قادر خواهد بود ارزشهاي كالبدي و فرهنگي گذشته را در بطن خويش حفظ و از آنها به عنوان محرك توسعه ارزشگرا بهرهگيري نمايد . در فرايند توسعه شهري و منطقهاي آنچه ميتواند شهر يا منطقهاي را از شهر يا منطقه ديگر متمايز سازد و چرخه توسعه آن را سريعتر نمايد، بهرهگيري از ظرفيتها و فرصتهايي است كه بالقوه در آن نقاط وجود دارد با برنامهريزي دقيق و بسيج امكانات و منابع و انتخاب راهبردهاي عملي و تمهيدات درست ميتوان زمينههاي رشد و شكوفايي آن را فراهم نمود . شهرستان فومن به لحاظ برخورداري از مواهب خدادادي نظير كوه – جنگل و باغات چاي و مزارع كشاورزي و آثار گرانبهاي فرهنگي ، تاريخي و طبيعي و صنايع دستي كه به تنهايي يا در تلفيق با هم فرصتهايي جديد و البته پايدار و گستردهاي براي توسعه فراهم مينمايند ، ميتواند سهم خود را در پويايي اقتصاد منطقه و كشور به خوبي ايفا نمايد و به عنوان قطب مهم گردشگري استان تبديل شود و با بسترسازي ، ايجاد و احداث زيرساختهاي گردشگري اعم از : هتلها و كمپينگها و اقامتگاهها و توسعه فضاهاي شهري مدرن و جذاب ظرفيت ماندگاري گردشگران را در شهرستان بالا برده و به درآمد جوامع محلي و اقتصاد محلي افزوده و از نشت پول به ساير شهرستانها جلوگيري نموده و موجب افزايش اشتغال و معرفي مشاغل جديد گردد . در حال حاضر يكي از دلايل كشش تقاضا و اينكه شهرستان فومن يكي از مقاصد گردشگري داخلي و بعضاً بينالمللي است وجود ميراث گرانبهاي تاريخي- فرهنگي ماسوله و چهره نازيباي شهر ناهماهنگي بين نماي ساختمانها باعث گرديده شهر تا حد زيادي از زيبايي شناسي دور شود. به نظر ميرسد كه سالهاست هيچ گونه توجه جدي به بحث هماهنگ سازي نماي ساختمان صورت نميگيرد و هركس بدون توجه به نماي ساختمانهاي اطراف ، ملك خود را آنگونه كه دوست دارد ميسازد . و هيچ گونه فرهنگ سازي و تبليغات پيشبردي در اين خصوص به عمل نيامده و شهرداري و شوراي شهر محترم نيز متاسفانه هيچ گونه طرح معماري به لحاظ عملي كه شهروندان محترم آن را لمس كرده باشند تاكنون ارائه ننموده و منظر شهر ظاهر تهي از ارزش معماري و شهرسازي به خود گرفته است كه نمونه بارز آن در خيابان اصلي شهر مشهود است كه درختان سترگ اين عيب بزرگ را در پوشش سبز خود استتار نموده تا در شش ماه اول سال براي گردشگران چشم نوازي و براي مسئولان و شهروندان آبروداري كند . به راستي سيماي عمومي شهر به كجا چنين شتابان ميرود ؟ اين ساخت و سازهاي خسارت آور در آينده نزديك چه سرنوشتي براي شهر رقم ميزند ؟ و آيندگان از معماري نوين چه بهرهاي ميگيرند ؟ و يك گردشگر با چه ذهنيتي از شهر خارج ميشود ؟ انگار فرهنگ زيست شهري فرهنگ زندگي براي نسل بعدي نيست! بلكه ماحصل ساخت و ساز رويكردي بساز و بفروشي است ما به ناگزير ميسازيم ، ما به ناگزير مجوز صادر مينمائيم ، نميسازيم تا بمانيم و بمانند يعني نميتوانيم! باز هم در شهر خبري هست! اخيراً در سطح شهر شواهد فيزيكي كه يكي از هشت جزء منسجم مديريت خدمات است و بعضاً نقش مهمي جهت جذب مشتري و گردشگر را دارد به شكلي ديگر نمود پيدا كرده است و بعضي از رستورانهاي شهر جهت تبليغات پيشبردي تصاوير فاميلي (عكسهاي فاميلي) يا صاحب مغازه را در قالب تابلو بر سردر مغازهها نصب نمودهاند . اگر قرار باشد اين حركت استمرار داشته باشد و در صنوف مختلف فراگير شود چه اتفاقي خواهد افتاد ؟ قضاوت با شهروندان محترم! البته شوراي شهر و شهردار محترم هم ميتوانند در اين خصوص ورود نمايند اگر جزو شرح وظايف و مأموريتهاي ذاتي آنها محسوب گردد در غير اين صورت تكليف مشخص است براي تشريح و ابعاد منفي و مثبت اين اقدام لازم است به اين موضوع توجه شود اگر مردم يك بار از شهر يا مكاني ديدن نمايند از آن مكان يك سيماي عمومي در ذهن خود متبادر ميسازند بنابراين آنچه كه آنها در مورد آن مكان و به هنگام مراجعه به محل سكونت خود به ديگران ميگويند ، تاثير به سزايي در افزايش يا كاهش سيماي عمومي آن مكان خواهد داشت . اگر سيماي عمومي مثبت باشد مردم از آن مكان ديدن ميكنند و در غير اين صورت از رفتن به آنجا خودداري خواهند نمود اين سيماي عمومي طي چند سال ايجاد ميشود . سيماي عمومي محصول تاريخ عوامل موثر فرهنگي ، معماري و همچنين افسانهها و حماسهها است . از آنجا كه يك شهر با تمام نظام پيچيدهاش ميتواند بسياري از پيامهايش را بصري منتقل نمايد و از ازدحام نوشته و حروف رهايي يابد . اين برداشت اگر به درستي اجرايي گردد صنوف مختلف ميتوانند براي جلب و جذب مشتري از تصاوير و نمادهاي فرهنگي - تاريخي و علايم معنيدار با استفاده از رنگها به عنوان نام تجاري و برند استفاده نمايند . نه هر تصويري كه موجب آلودگي بصري شود . اما موضوع درگيري كه در اين مقاله بايد به آن پرداخته شود و بدون ترديد در سيماي عمومي شهر تاثيرگذار است و بعضاً از نقاط ضعف مديريت شهري تلقي ميگردد و مورد قضاوت صريح و سريع شهروندان و مسافران قرار ميگيرد بحث اطلاع رساني و تبليغات شهري است. خاطرم هست چند سال پيش مقالهاي نوشتم و در همين هفتهنامه چاپ گرديد تحت عنوان فومن شهر پردهها و از آن زمان تاكنون حدود شش سال ميگذرد نه تنها هيچ اقدامي جهت رفع آن بعمل نيامده است بلكه هر روز به تعداد پردهها در خط آسمان اضافه شده است و شهر را همواره پردهباران ميبينيم . اين هم از محاسن درختان چنار است كه اينقدر شكيل پردهداري ميكند . از آنجا كه كه ما از عصر تبليغات سنتي عبور كردهايم و در عصر اينترنت و تبليغات مجازي هستيم. توجه به رسانههاي ديجيتال ، پايگاههاي اطلاع رساني و تلويزيونهاي تبليغاتي محيطي و شهري و كيوسكهاي اطلاع رساني حائز اهميت است و شهروندان محترم ميتوانند پيامهاي تقدير و تشكر ، تبريك انتصابات و موفقيتهاي ورزشي جوانان شهر ، فعاليتهاي عمراني صورت پذيرفته از سوي مسئولان از قبيل آسفالت كوچهها و خيابانها و معرفي شوراهاي نمونه محلي و... را از طريق هفتهنامههاي محلي ، پايگاههاي اطلاع رساني ، تلويزيون تبليغات محيطي يا از طريق جايگاههاي تبليغات محيطي كه از سوي شهرداري محترم تعيين ميشود مطلع و در روند كارها قرار گيرند هرچند حقوق شهروندي تبليغات را نفي نميكند بلكه با تبليغات به شيوههاي مدرن كه آلودگيهاي صوتي و بصري ندارد بيشتر موافق است اما ضرورت برنامهريزي ، سازماندهي ، بسترسازي و ايجاد زيرساختهاي الكترونيك به منظور تحقق شهر الكترونيك در آينده نزديك اجتناب ناپذير است و مسئولان شهري براي ارائه خدمات مطلوب به شهروندان و گردشگران داخلي و خارجي ناگزيرند از روشهاي نوين اطلاع رساني و تبليغات استفاده نمايند . به اميد شهري درخور شهروندان و نگاه ويژهي مسئولان به شهرستان ![]() سه شنبه 12 شهريور 1392برچسب:آغاز گردشگری پایان نفت, :: 20:42 :: نويسنده : یوسف سلمان خواه
برخی به این باورند اگر نفت نداشتیم شاید مثل کشور ترکیه از اقتصاد پویاتر وبهتری برخوردار بودیم نفت ما را تنبل و مصرف زده کرده است .اما باید اذعان نمود نفت یک موهبت الهی است واین ما هستیم که آن را به نعمت یا نقمت به فرصت یا تهدید تبدیل می نماییم . داشتن ذخایر نفت برای یک کشور حایز اهمیت فوف العاده ای است به طوری که از دید جغرافیا سیاسی از شاخصه های یک واحد سیاسی قدرتمند داشتن ذخایر ، معادن ، جمعیت ، دسترسی به آب های آزاد جهان و... می باشد که امروزه با توجه به فراگیر شدن گردشگری در سطح جهان به عنوان یک صنعت ، شاخص های گردشگری ،میراث فرهنگی ، صنایع دستی وهنرهای سنتی یک کشور به عنوان یک عنصر پویا ، پرنفوذ ،سیال ،در آمدزا که جزء سرمایه های ملی می باشند.می تواند شاخص اقتدار یک کشور در سطح منطقه ای و فرا منطقه ای مطرح باشد . کشور ایران نه تنها دارای شاخص های مذکور می باشد بلکه به لحاظ برخوداری از گنیجنه های عظیم میراثی -تاریخی و اکوتوریستی و مواهب خدادی جز پنج کشور جهان محسوب می گردد همان گونه که کشور ایران در هارتلند انرژی جهان و منطقه ژئوپولوتیک و ژئو استراتژیک قرار گرفته است می تواند به عنوان هارتلند گردشگری ، میراث فرهنگی وصنایع دستی در سطح منطقه ای وجهانی مطرح شود همان طور که نفت یک مزیت استراتژیک برای یک واحد سیاسی است گردشگری وصادرات صنایع دستی نیز می تواند یک مزیت اقتصادی باشد .امروزه باید این واقعیت را پذیرفت واز این مرحله فکری عبور کرد که صنعت نفت وخودرو سازی علی رغم نیاز بشری به انرژی های فسیلی وتجدید ناپذیر و تبلیغ مصرف گرایی قادر نخواهد بود با سونامی وخیزش عظیم گردشگری بین المللی که در جهان فراگیر شده است رقابت نماید .گردشگری یکی از ظرفیت های عظیم وبالفعل این سرزمین پاک است وما باید نگاه معطوف به نفت را کاهش و به سایر مزیت ها و سرمایه های مادی ومعنوی کشور توجه ویژه ای داشته باشیم و در برنامه ریزی های کلان فرابخشی ، بخشی و فرو بخشی این شاخص ها را در نظر داشته باشیم .توسعه گردشگری به علت ماهیت اشتغاالزایی فرمول و دوای معضل اشتغال است وشاید در حال حاضر این تصور قابل پذیرش نباشد اما در آینده نزدیک به این حقیقت خواهیم رسید و به موازات رشد گردشگری ورودی وتقویت گردشگری داخلی این مهم تحقق خواهد یافت. چاه های نفت هر روز با صادر ات خالی و انرژی های دیگر جایگزین آن خواهد شد . اما گردشگری فنا پذیر نیست گردشگری ماداالعمراست وتعطیل بردار نمی باشد گردشگری در ذات انسان نهفته است ومیل به سفر در غریزه انسان است سرزمین ایران سرشار از تنوع و تکثر ،چهار فصل ،دارای میراث مشترک بشری ، طبیعت بکر اکوتوریستی واقوام گوناگون که علی رغم سنت ها وآداب و رسوم متفاوت به عنوان یک ملت به طور مسالمت آمیز با هم زندگی می کنند وموجب وحدت ،همگرایی وافزایش اقتدار و همبستگی ملی می شوند.گردشگری در ایجاد صلح پایدار وتحکیم ودرک وتفاهم روابط دوستانه ملت ها و کشورها نقش آفرین است راهبرد توسعه گردشگری بین المللی به عنوان یک فرصت استثنایی تنش های سیاسی منطقه ای و فرا منطقه ای ر ا کاهش می دهد دیپلماسی گردشگری موجب صلح و مودت وتفاهم در سطح بین الملل می گردد اما دیپلماسی نفت صلح جهانی را تضمین نمی نماید و به دلیل میل فزاینده کشورهای صنعتی به انرژی وافزایش قیمت انرژی چالش های جهانی را سبب می شود گردشگری چون زیر ساخت امنیت وصلح را می طلبد خود عاملی برای صلح وامنیت جهانی محسوب می شود . قرن بیست ویکم ، سده بهره گیری از فرصت های تجاری ارزشمند در بخش های خدماتی به ویژه گردشگری است گفته می شود گردش مالی صنعت گردشگری جهان در این سده از گردش مالی بخش صنعتی فراتر خواهد رفت ودر چند سال آینده دست کم به 2تریلیون دلار خواهد رسید . در این فرایند ،دستیابی کشورهایی که از جاذبه های وسیع گردشگری برخوردار هستند حتی به یک درصد ارزش گردش مالی این صنعت سالانه درآمدی حدود 20میلیارد دلار ایجاد خواهد کرد که برای اقتصاد هایی نظیر اقتصاد ایران این رقم قابل توجه ومی تواند تمامی فعالیت های اقتصادی را تحت تاثیر قرار دهد. با این وجود برای دستیابی به چنین درآمد قابل حصولی می بایست برنامه ریزی جامعی صورت گیرد وسرمایه گذاری های مناسب در زمینه های سخت افزاری و نرم افزاری این صنعت صورت پذیرد در این جاست که سرمایه ملی باید به کمک سرمایه ملی آید . اگر سرمایه گذاری مناسب در صنعت گردشگری وزیرساخت آن انجام شود مطمئنا در آینده نه چندان دور پویایی ورونق اقتصادی را برای کشورمان به ارمغان خواهد آورد . در پایان ذکر این نکته ضروری است که آثار باستانی شخصیت های تاریخی وادبی (حافظ ، مولوی ،سعدی ،ابوعلی سینا ،امیر کبیر و سایر شخصیت ها) که مفاخر کشور هستند ، فرش ، جنگل ، خاویار ، پسته ، معادن ، فن آوری ،کاروزان ماهر ، دانشمندان ، آبهای خلیج فارس ، رودهای ایران ،کویرهای ایران ، جوانان وسایر...نیز سرمایه های ملی کشور هستند سرمایه ملی فقط نفت و گاز نیست.گردشگری در نقطه آغازین ،درآمدهای سرشاری را نصیب کشورها می نماید شاید نفت وداع تلخی با بشر داشته باشد و ما هم شاید خرسند شاید ناخشنود از این رفتن به هر حال منتظر آینده می مانیم.
جبر فقر تولد انسان هایی که دچار فقر تولد می شوندآیا حقیر می شوند ؟ فقیر می مانند؟هر انسانی که در کره خاکی متولد می شود در بدو تولد در رینگ خوشبختی ودر رینگ بدبختی و شاید در رینگ میانه برای زندگی مهیا می شوند فرزندی که از یک خانواده فقیر به دنیا می اید ودر سرزمینی نیز متولد شود که در آن جبر جغرافیا ناشی از خساست زمین وآسمان کشت و زرع را محدود نماید ، فرزند این سرزمین چگونه زندگی خواهد کرد چگونه آموزش خواهد دید وچکونه با این جبر مقابله خواهد نمود وچگونه با آن فرزند متولد یافته رینگ خوشبختی رقابت خواهد نمود بدون تردید انسان ها می توانند با این جبر جغرافیا وجبر فقر تولد مبارزه نمایند و با مهاجرت واسکان در دیاری دیگر این عقب ماندگی را جبران نمایند زمانی انسان ها هماره در کوچ بودن یک روز به خاطر تعرض ویک روز به سببب قهر طبیعت ( سرما و گرما )امروز بشریت به ثبات در اسکان رسیده است واین ثبات نشان از غلبه انسان بر طبیعت ورسیدن به صلح نسبی است بشر امروز اگر دچار تسلسل فقر شود وفرزندان انها نتوانند بر فقر پدر غلبه کنند فقیر وحقیر می مانند فقیر به دنیا آمدن گناه من و تو نیست ولی حقیر و فقیرماندن ودر رینگ بدبختی محصور شدن تقصیر ماست. می دانم من ،تو و ما دوست نداریم متوقف شویم و همواره عدالت را در جغرافیا جستجو می نماییم و اگر هم در عدالت جغرافیایی فقیر به دنیا آمدیم آنسوی سرزمین شاید خوشبخت شویم
به نام خدا
با سلام واحترام افتخاری نصیب اینجانب گردیده تا راستای هم افزایی واشتراک گذاری دانش وتولید اطلاعات در فضای مجازی همانند سایر بلاگرها دین خود را ادا نماییم در این مسیر کمک و یاری دوستان را توشه ی راهمان می نماییم واز خداوند بزرگ می خواهیم امانت دار خوب دوستی صدیق ویاری همراه باشیم . صفحه قبل 1 صفحه بعد یوسف سلمان خواه -جغرافیای سیاسیٍ - محیط زیست و گردشگری درباره وبلاگ موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() نويسندگان
|
|||||||||||||||||||||
![]() |